تکنیک دید محبوس چگونه فساد سیستماتیک در ایران را نمایش می دهد؟

شگرد دید محبوس در جنگ شناختی رسانه های دشمن برای نمایش فساد سیستماتیک و اصلاح ناپذیر در دستگاه حاکمیت ایران به کار می رود که کارشناسان آن را تشریح می کنند.

پایگاه خبری تحلیلی بازار بورس:

از جمله شگردهای جنگ روانی و رسانه ای دشمن ، تبلیغ سیاه نمایی ، بی عدالتی و فساد سیستماتیک و غیر قابل اصلاح در جامعه است . رسانه های معاند با ایجاد فضایی از برساختگی رسانه ای ، شناخت ملی را به سمتی هدایت می کنند که تمام کشور را فساد فرا گرفته و هیچ امید و نشاطی را نمی توان در پیشانی آینده ایران تصور کرد. آنها در پی ترویج ناکارآمدی گذشته نظام اسلامی ، ملت را از آینده ناامید و بین مردم و نظام  فاصله ایجاد کنند. این شگرد به یکی از استراتژی های دشمن تبدیل شده تا در جنگ شناختی و روانی خود نظام محاسباتی ملت را هدف قرار دهند و امنیت و منافع ملی ، یکپارچگی کشور ، فرهنگ و سیاست کشور مورد تهدید قرار دهد.

شایع سازی ها یا بازنمایی مجدد درباره خطاهای برخی مسئولین کشور ، عمومیت بخشی به برخی از فسادهای اقتصادی ، بهره گیری از نارضایتی های اجتماعی و سو استفاده از شرایط ناشی از گرانی های اخیر و تورم ، از رویکردهای امپراطوری رسانه ای غرب است. قطعا نظام رسانه ای کشور باید نسبت به این وضعیت هوشیار باشد و مبتنی بر راهبرد روشنگری و جهاد تبیین به روشن کردن حقایق اقدام کند. در همین راستا برنامه « امواج شبهه » امروز به موضوع رسانه های معاند و ترویج سیاه نمایی و فساد سیستماتیک در کشور می پردازد. در این برنامه که به همت سرویس سیاسی رادیو گفت وگو برگزار شد ، محمد اسماعیلی ، کارشناس ارشد حقوق رسانه و رضا ظریفی ، روزنامه نگار و کارشناس ارشد ارتباطات به گفتگو و مباحثه پرداختند که در ادامه مشروح آن را می خوانید ؛

** آقای ظریفی ، تصویری از نظام اسلامی ایران در دنیا ساخته شده و تلاش می شود تا همه آن را باور کنند. برای تحقق این هدف ، تمام رسانه های استکبار هم سو و هم جهت هستند و اتاق فکر مشترکی برای هدایت این جریان دارند . متاسفانه برخی از رسانه های داخلی هم نادانسته با رسانه های بیگانه هم جهت می شوند. در این قاب ساخته شده ، اگر یک مسئول اشتباه کند ، به همه مسئولان تعمیم داده می شود و به صورت یک فساد سیستماتیک نمایش داده می شود که هدف نهایی ایجاد یک شکاف میان مردم و حاکمیت است . از نظر شما برای ایجاد چنین تصویری چه شگردهای رسانه ای به کار برده می شود؟

آنچه مسلم است و شکی در آن نیست ، نبود فساد سیستماتیک در بدنه کشور است اما دشمن برای تمام این جریان های رسانه ای سناریو نوشته است تا از برخی اشتباهات به فساد برسد . در حال حاضر در عصری زندگی می کنیم که رسانه ها و شبکه های اجتماعی مخاطبان را در حجم انبوهی از اطلاعات و محتوا محاصره کرده اند . در چنین شرایطی رسانه های معاند با استفاده از تکنولوژی و ابزارهای آن ، بخشی از اطلاعات را پیش از آن که به درستی به محاطب برسد دستکاری می کنند و آنچه خود می خواهند در آن می گنجانند . در این میان موضوع فساد سیستماتیک هم بین هزاران داده در این فضای پهناور قرار می گیرد و رسانه ها تلاش می کنند با استفاده از این اخبار افکار عمومی را تحت تاثیر قرار دهند. اتاق های فکر که در پشت پرده این رسانه ها هستند درباره سویه و چگونگی انتشار خبر ، تحلیل و پژوهش انجام می دهند و برای ادامه روند سناریو نویسی را انجام می دهند و محتوای مورد نظر خود را به افکار عمومی و مخاطب القا می کنند . آنچه که در شرایط فعلی اهمیت دارد این است که ما برای تقویت جریان خبری و رسانه ای داخل چه کرده ایم تا بتوانیم در برابر این تهاجمات و اخبار جعلی هوشیار باشیم .  همان گونه که شما هم اشاره کردید متاسفانه گاهی رسانه های داخلی همسو با رسانه های معاند ، شایعات را منتشر می کنند .

* هدف دشمن جدایی مردم از نظام اسلامی است

** آقای اسماعیلی ، بحث سناریو نویسی و انتخاب سویه خبر بسیار مهم است . رسانه های معاند در این جریان سازی ، ابتدا تمام رویدادها مانند تورم ، برجام و تجمع صنفی را در کنار هم قرار می دهند که در شروع پیوستگی ندارد اما به مرور با یک فرآیند حساب شده ، تمام این مسائل به ظاهر پراکنده به یکدیگر مرتبط می شوند و یک فساد سیستماتیک در جمهوری اسلامی به نمایش گذاشته می شود ، در حالی که به برکت انقلاب اسلامی هیچ یک از نهادهای کشور دچار فساد سیستماتیک نشده اند و این موضوعی است که رهبری بارها بر آن صحه گذاشته اند . از نظر شما رسانه های معاند از متهم کردن نظام اسلامی به فساد چه هدفی را دنبال می کنند ؟

پس از جنگ جهانی دوم و ایجاد سازمان ملل ، کشورهای بلوک غرب و شرق تلاش کردند دنیا را به دو دسته تقسیم کنند ، طبیعی است اگر کشوری می خواست با تکیه بر توانمندی ها و ظرفیت های داخلی ، روی پای خویش بایستد ، ابرقدرت های دنیا تلاش می کردند با ابزارهای حقوقی ، سیاسی ، اقتصادی و نظامی آن را تضعیف کنند . در چنین شرایطی انقلاب اسلامی با اندیشه ناب خود شکل گرفت . به همین دلیل امریکا از همان ابتدا شروع به اعمال تحریم های مختلف کرد که هدف گذاری آنها جامعه مردمی ایران بود. افزون بر تحریم ها ، فضاسازی علیه مسئولان و کارگزاران نظام ، گسترش روحیه تحقیر ملی ، دو قطبی سازی ، بزرگنمایی نقاط ضعف نظام و تزریق ناامیدی در اقشار مختلف جامعه از جمله شگردهایی بودند که دشمنان نظام برای جدایی میان ملت و نظام از آن استفاده کردند.

مهمترین موضوعی که امریکایی ها را به فروپاشی جامعه ایرانی امیدوار کرده است ، به کارگیری عملیات روانی در بستر فضای مجازی و رسانه هاست. به عنوان مثال ، در سخنرانی مقامات امریکایی و حتی اروپایی ، عامل و دلیل تحریم ایران ، سیاست های جمهوری اسلامی در حوزه موشکی ، هسته ای ، منطقه ای و سایر حوزه های مورد مناقشه با غرب عنوان می شود . " باراک اوباما " در آخرین سخنرانی خود در سازمان ملل خطاب به جوانان ایرانی می گوید ؛ « اگر شما فاقد امکانات حداقلی در حوزه معیشت و اقتصاد هستید به این دلیل است که حاکمیت کشور شما نتوانسته است سیاست درستی را اعمال کند و با کشورهای بر سر مسائل مختلف درگیر است ، بنابراین روز به روز حلقه تحریم ها تنگ تر می شود » . همچنین در کتاب خاطرات بسیاری از مردان اروپایی نوشته شده است ؛ « اگر ما در زمان قاجار توانستیم عهدنامه گلستان و ترکمنچای را به دولت ایران تحمیل کنیم ، بخش هایی از تمامیت ارضی ایران را جدا کنیم و به نوعی مناقع ایران را به سخره بگیریم ، به دلیل ایجاد روحیه ناامیدی در ایرانیان بوده است » . درواقع  دشمن ابتدا به واسطه رسانه و ابزارهایی که داشته است ، یاس و روحیه " ما نمی توانیم " را در جامعه القا کرده است و  پس از آن شرایط و بستری را فراهم می کردند که قراردادی مانند ترکمنچای منعقد شود. پس از انقلاب هم انتظار و تصور دشمن از ایران و ایرانی همان برداشت گذشته بوده است و از آنجایی که تحریم ها در دهه های گذشته آن گونه که باید تاثیرگذار و ابزارهای سیاسی و نظامی کارآمد نبوده است ، دشمن چاره ای جز روش های جدید و تمرکز بر اذهان عمومی نداشته است.

* دید محبوس در رسانه های معاند

** آقای ظریفی ، رسانه ها یک فضای جدیدی پیدا کرده اند که از تکنیک ها و شگردهای نوین جنگ شناختی هم بهره می برند و ایستگاه به ایستگاه مخاطب خود را منتقل می کنند. بزرگنمایی و عمومیت اصلی ترین بخش تاکتیک « دید محبوس » رسانه ها بوده است . در این روش آنقدر تکرار صورت می گیرد که مخاطب خبر دروغ را باور می کند . متاسفانه در برابر این عملکرد حساب شده دشمن ، ما در داخل هیچ گونه راهبرد موثری نداریم . شما این جریان را چگونه ارزیابی می کنید؟

برای مخاطب امروز با توجه به ابزارها و تکنیک های رسانه ای که وجود دارد ، منبع ، زمان وقوع و حتی قاب کلی خبر مورد توجه قرار نمی گیرد یعنی رسانه ها به گونه ای تلاش می کنند که به هدف مورد نظر خود برسند و افکار مخاطب را بر اساس آن تغییر دهند. همان طور که پیشتر گفته شد ؛ در سناریو نویسی ، مهمترین چیز رسیدن به هدف به هر وسیله ممکن است و مدام شرایط رسیدن به هدف و ابزارها و امکانات مورد نیاز بررسی و سنجش می شود. همه این مسائل نشان می دهد یک ساختار فکری و برنامه ریزی شده با استفاده از تاکیتک های ارتباطی برای تحت تاثیر قرار دادن مخاطب وجود دارد .

 موضوع مهمی که در این بخش باید مورد بررسی قرار گیرد این است که ما برای مواجهه با این ساختار یا سیاست رسانه ای و جریانی که مخاطبان و مردم ما را تحت تاثیر قرار می دهد چه کرده ایم . آیا خبرنگاران آموزش دیده و تیم حرفه ای رصد و سردبیری برای این موضوع پرورش داده ایم یا این که منتظریم تا دشمن یک حرکت انجام دهد تا ما به صورت واکنش در میدان حاضر شویم . این کاستی رسانه ای در داخل ، شرایط بسیار نامناسبی پدید می آورد . در چنین شرایطی حتی مخاطب خنثی بر اثر تکرارهای زیاد ذیل تکنیک دید محبوس ، موضوع را می پذیرد . مثلا یک تجمع 20نفره را به گونه ای نمایش می دهد و آنچنان تکرار می کند که مخاطب باور می کند حجم بزرگی از مردم برای اعتراض به موضوع بسیار مهمی جمع شده اند .

* برای پیوست رسانه ای حضور نهاد امنیتی هم لازم است

** آقای ظریفی ، آنچه که ما  را در تهاجمات رسانه ای کم توان کرده است ، نبود پیوست رسانه ای است . از نظر شما آیا وزارت ارشاد می تواند متولی پیوستگی و همبستگی رسانه های داخلی برای رسیدن به پیوست باشد یا این که این نهاد حاکمیتی است و نباید ورود کند بلکه یک سازمان خصوصی و مردم نهاد باید  مسئولیت همگرایی رسانه ها را بر عهده بگیرد ؟

اینکه تنها یک نهاد حلقه اتصال رسانه های داخلی و منبع پاسخ گویی به شبهات و جریان سازی های رسانه های بیگانه باشد ، بعید به نظر می رسد . بهتربن کار در این شرایط این است که چند کار به صورت همزمان پیش برود . نخست موضوع سناریو نویسی که بسیار مهم است و از عهده یک نهاد خارج است‌ .  موضوع دوم ایجاد پیوست رسانه ای است که حضور نهادهای فرهنگی ، اقتصادی ، اجتماعی ، سیاسی ، حقوقی ، رسانه ای و حتی امنیتی را می طلبد و یک مجمع برای گردهمایی تمام این ها نیاز است‌. از سوی دیگر باید به این نکته توجه داشت که اگر برای اجرای یک فرآیند در کشور قرارگاه و پایگاه رسانه ای ایجاد شد نباید پس از مدتی تعطیل و به فراموشی سپرده شود. مهم این است که با توجه به ابزارها و امکاناتی که داریم آموزش هایی انجام دهیم که خبرنگاران ، روزنامه نگاران و سردبیران خبری از لحاظ محتوایی ، قدرت مدیریت بر اساس آنچه که رسانه ها ، برنامه های ما و نظام حاکمیت تاکید دارد را داشته باشند. در این شرایط سازمان های حاکمیتی می توانند با نقش مشورتی حضور داشته باشند.

راه حل دیگری که می تواند در برابر تهاجمات رسانه ای دشمن کارساز باشد ، سخن گفتن مسئولان با مردم است. به عنوان مثال رئیس جمهور شخصا و به صورت مستقیم با مردم درباره حذف ارز ترجیحی سخن گفت ، کاری که در دولت پیشین شاهد آن نبودیم و این کم کاری تبعاتی هم به دنبال داشت . درواقع صحبت کردن با مردم حتی زمانی که تیم یا برنامه رسانه ای و سناریو نویسی را فعال نکرده ایم هم کارساز خواهد بود چرا که گزارشات مداوم و شفاف سازی درباره تصمیمات ، می تواند در برابر تکنیک های رسانه ای دشمن بسیار موثر باشد.

* چگونگی اقناع مردم در روایت ها

** آقای اسماعیلی ، برخی از رسانه های داخلی بسیار تاثیرپذیر هستند یعنی کافی است که یک فریم توسط اتاق فکر رسانه های معاند طراحی شود ، رسانه های داخلی بلافاصله جریان را ادامه می دهند . از سوی دیگر ما در روایت سازی بسیار ضعیف هستیم و همین موضوع سبب می شود هر برداشتی که بیگانگان از یک برش از تاریخ ایران دارند مورد قبول مخاطب قرار گیرد ، شما این موضوع را چگونه ارزیابی می کنید؟

موضوع تقطیع سازی از رویدادها و سایر عملیات روانی برای فریب و تغییر باور جامعه ایرانی بسیار شایع است و در طول تاریخ مکررا دیده شده است . آنچه اهمیت دارد این است که در حاضر ، مردم ، هدف رسانه های معاند هستند و پرسشی که مطرح می شود این است که چرا امریکا، پس از چهل سال اعمال انواع تحریم ها و فشارهای سنگین ، ناامن سازی مرزها و دیگر عملیات و ابزارها هنوز بر مردم ایران تمرکز دارد ؟ مسلما هدف این است که با ایجاد دو قطبی و شکاف میان مردم و نظام ، فروپاشی را رقم بزند.

رویکرد رسانه های معاند چون بی بی سی و من و تو در دشمنی طبیعی است چرا که کار دشمن ، دشمنی است . پرسش دلسوزانه این است که در داخل چه باید کرد تا هم سوژه خبر را از طیف رسانه های وابسته به شبکه های جاسوسی ربود و هم اقناع سازی مردم صورت بگیرد. باید در نظر داشت تغییر باور مردم نسبت به نظام ، برخی مسئولین و ... یک شبه رخ نداده است . باید بپذیریم در طول یک دهه اخیر مجموعه اتفاقاتی پیش آمده که بخشی از جامعه از مسئولان و نظام رویگردان شده اند . بخشی از این اتفاق سهم رسانه ، بخشی سهم احزاب و بخش مهمی سهم مسئولان ارشد بوده است . به عنوان مثال در مناظرات انتخابات سال 92 و 96 ، نامزدهای ریاست جمهوری اتهاماتی را به هم نسبت دادند ، آیا پس از گذشت چندین سال از آن گفتگوها ، نباید یک دادگاه برگزار و به این اتهامات رسیدگی می کرد تا مشخص شود دروغ بوده است ؟ آیا راهکار بهتری برای خلع سلاح رسانه های خارجی وجود دارد . در واقع از نظر من نقش مسئولان کشور نسبت به رسانه ها بسیار مهمتر است و باید به آن توجه زیادی داشت . 

برنامه امواج شبهه که گفتگوی تخصصی پیرامون ماهیت شناسی رسانه های معاند فارسی زبان است ، روزهای یکشنبه و سه شنبه ساعت 16 به مدت 60 دقیقه به روی آنتن این شبکه به نشانی موج اف ام ردیف 103.5 مگاهرتز می رود و در این قسمت به موضوع رسانه های معاند و ترویج سیاه نمایی و فساد سیستماتیک در کشور پرداخت .

این برنامه به تهیه‌کنندگی سیده ‌فاطمه شعار، هماهنگی گیسو جعفرزاده، آیتم‌سازی سمیرا صدیق کردی ، گویندگی فاطمه عبدالوند و با کارشناسی و اجرای مصطفی صادقی تقدیم مخاطبان می‌شود.

دیدگاه خود را ارسال کنید